سلام نفس مامان امسال عید هم گذشت البته مثل سال قبل با وجود شما خوب و خوش و با خیر و برکت گذشت مامان قربون قدم نازت بره که واسه مامان و بابا کلی خوبی و برکت به همراه داشتی قدمت رو چشمم نفسم روز اول هممون سحر خیز بودیم لحظه تحویل سال من و بابائی کنار هم نشسته بودیم و طبق این ششمین عیدی که با هم بودیم دستمون تو دست هم بود هر چی میخواستیم تو هم دستمون و بگیری اما امون نمی دادی و همش فرار می کردی و می خواستی شیطونی کنی به خاطر همین کلا تو بغلمون نگهت داشتیم و همین که سال تحویل شد فرار کردی بعدش خوابیدی و قبل از ظهر رفتیم خونه مادر جونی (مامان مامان)بعدش هم خونه پدر جون شما هم عیدی هات و گرفتی نهار اونجا موندیم و بعد از ظهر هم رفتیم خونه چند تا ...